قدس آنلاین - علی آقامحمدی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و از مدیران سلف جمهوری اسلامی در حوزه سیاسی و اقتصادی است. این چهره اصولگرا از نسل اول اعضای قوه مقننه است که سه دوره اول و دوم و سوم قانونگذاری مشغول کار بوده است. ۱۲ سال کار با ریزه کاری های پارلمانی او را فردی صاحب نظر ساخته است. این را از دیدگاهایش می توان برداشت کرد، هر چند آقامحمدی در طی ۳۷ سال گذشته با حضور در معاونت نظارت و هماهنگی اقتصادی قوه مجریه، داشته های خود را صیقل زده است تا در ۶۵ سالگی مواضعش پخته و اجرایی باشد.
او که چند صباحی هم رئیس بخش خبر سیما بوده، با زیر و بم کار رسانه ای آشناست و این کار را سخت تر می کند. مصاحبه ای درباره مقوله فقر و سیاست های محرومیت زدایی در کشور با وی داشتیم. ماحصل دیدگاه های وی را می خوانید.
جناب آقا محمدی همواره به صورت جسته وگریخته واززبان مسوولان بحث محرومیت زدایی مطرح می شود اما آیا مبارزه با فقر ومحرومیت زدایی بصورت سازماندهی شده درکشور انجام می شود؟
افرادی که در حاشیه شهرهای بزرگ مستقر می شوند با مجوز یا بی مجوز همه جای دنیا هستند و این افراد را ما، غیر افراد فقیر در نظر می گیرم؛ باید ببینیم که آیا اولویت ما برای رسیدگی آن روستایی است که در محیط خودش مانده و کارش را به خوبی انجام داده یا آنکه ما رسیدگی را به اینجا در حاشیه شهرها بکشانیم. در حال حاضر ده میلیون حاشیه نشین داریم ولی برخی آماری را همین طور می گویند و انگار عدد در ذهنشان چیز مهمی نیست، پس حالا اینکه قاعده حاشیه نشینی را چطور حل کنیم با مساله فقر فرق می کند و نیاز به تدبیر خاصی دارد تا بیشتر به این پدیده دامن زده نشود. اما درباره فقر و محرومیت زدایی، ما یک رسیدگی سازماندهی شده در کمیته امداد داریم که یک مجموعه منسجم است و با اطلاعات دقیق که ۴ میلیون نفر را تحت پوشش دارد که بعبارت دیگر یک میلیون و ۶۵۰ هزار خانواده می شوند که البته بعد خانوار در آنها ۲/۲ است و کلا کم جمعیت هستند.
* طی این سالها چقدردرتوانمند سازی افراد محروم به جای دریافت مستمری کارشده است؟
کمیته امداد طی نتایج حاصله از یک نظر سنجی از خانواده های تحت پوشش اعلام کرده است که ۹۲۰ هزار نفر از این افراد آمادگی کار دارند. کمیته امداد از سال ۸۹ برای اشتغال با وام شروع کرده که تا به امروز ادامه دارد و برای ۶۲۰ هزار نفر اشتغال ایجاد کرده که به طور متوسط سالی صد هزار نفر می شود. پایداری شغل های ایجاد شده طبق بررسی هایی که نظام بانکی، کمیته امداد وهمچنین برنامه بودجه انجام داده حدود ۸۰ درصد بوده است که پایداری خوب و قابل اعتنایی است.
اگر ما به همین روال ادامه بدهیم و ۹۲۰ هزار نفر را که آمادگی برای اشتغال دارند در اولویت قرار بدهیم بیش از یک میلیون و ۵۰۰ هزار خانوار از چرخه فقر خارج می شوند و بقیه نیز که ۵ درصد می شوند کسانی هستند که به خاطر شرایط از کار افتادگی، کهنسالی و بیماری باید تحت پوشش باشند. این تعداد مددجویان امداد را با مددجویان بهزیستی و بقیه نیازمندان که جمع کنیم ده درصد از جمعیت کشور را شامل می شوند که حدود ۸ میلیون نفر خواهند شد و باید در اولویت برنامه ها قرار دهیم حالا اینکه یک عده شلوغش می کنند و آمارهایی تا نزدیک به ۴۰ میلیون را ارائه می دهند، این یک خطای استراتژیک است و باعث می شوند رسیدگی به این افراد که پرونده دارند و ما نیازهایشان را هم می شناسیم روی زمین بماند.
کمیته امداد به جای اینکه خودش تصدی گری کند و با روش های غلطی که داشت و الان اصلاح شده عمل کند موفق تر خواهد بود، مثلا هزار میلیارد تومان صرف ساختمان اداری نکند بلکه با این رقم به صد هزار نفر وام بدهد، البته این ساختمان الان در حال فروش است و پول آن به صندوق اشتغال واریز می شود.
معتقدم اگر مشخصات افراد نیازمند را مدون کنیم و روش کار را عوض کنیم حتی صندوق صدقات که سالی هزار و ۵۰۰ تا دو هزار میلیارد تومان عاید نیازمندان می کند بیشتر از این حرف ها توسط مردم حمایت می شود به شرطی که مردم به طور ملموس ببیند که پولشان به جامعه هدف می رسد. ببینید یک زمانی جنوبی ها اعتراض کردند که توی ستاد جنگ زده ها چرا هیچ یک از اعضا جنگ زده نیستند و یه عده تهرانی و شیرازی و افراد دیگر امور را بدست گرفته اند، حالا این بساط نشد که هر کسی که در کمیته امداد کار می کند از بیرون این مجموعه باشد چرا این همه دانشجوی تحت پوشش و بیکار در این خانواده بزرگ برای تصدی شغل ها در این نهاد بکار گیری نمی شوند.
این نکته هم مطرح می شود که باید برای گروههای هدف جامعه محرومین نبایدتنها یک نسخه پیچید؟
بله باید آنالیز کنیم، یک سری کسانی هستند که یک عمر کار کردند و بیمه نداشتند و حالا که در آستانه کهنسالی و از کار افتادگی قرار گرفته اند به امداد نیاز دارند، برای پیشگیری از ورود این قشر به چرخه فقر باید یک نظام بیمه ای را درست کنیم تا به شکل اصولی از ورود این گونه افراد پیشگیری شود و اینها تحت چتر بیمه زندگی خود را ادامه بدهند. دولت اگر می خواهد کاری کند نباید بگذارد یک عده ای به دلیل فقر بیمه نباشند، تامین اجتماعی هم باید فکرش را عوض کند. الان تامین اجتماعی رفته پولش را سرمایه گذاری کرده که بعدا بتواند از عایداتش این افراد را پوشش بدهد، آن هم در رشته هایی که شغل نداریم، عقل حکم می کند پول را جایی ببرد که شغل ایجاد می شود، چرا؟ چون همان که شاغل می شود بیمه هم می شود، پس تعداد بیمه شدگانش افزایش پیدا می کند، ثبات و پایداری صندوق درست می شود.
محرومیت زدایی اگر سیاست لازم داشته باشد این جنس سیاست هایی است که گفتم، ما جهتمان را باید اصلاح کنیم. یعنی باید فلش ها طوری برگردد که تولید فقر نشود، فقر بین نسلی ادامه پیدا نکند، راه خروج را در بیاوریم و ادم های موقت را هم سرویس موقت و اورژانسی بدهیم. اگر تعداد افراد به این شکل اورژانسی زیاد وارد می شوند و می مانند پس یک نظام ثابت تدارک ببینیم و بگوییم این مقدار جمعیت به این شکل همیشه وارد می شوند و یک برنامه برای کمک به آنها تدارک ببینیم. یارانه را هم می شد جهت داد به سمت کسانی که نیازمند واقعی هستند و همیشه باید کمکشان کنیم، بقیه منابع را باید صرف افرادی کنیم که مددی می خواهند تا حرکت کنند و به اصطلاح توانمند شوند ولی مهم تر از این ساختار نظام بانکی است که شما در کنارش این موسسات عجیب و غریب که هر روزی می روید را می بینید. این نشان می دهد چه خوب یا بد ما برای نیازهای فوتی و فوری مردم فکری نکرده ایم و اصلا ساختار بانکی درستی نداریم، ساختار بانک ها باید طوری عوض شود که به یک کسی که وام کوچک می خواهد یا متوسط یا بزرگ متناسب با همان مقدار شرایطی را برای گرفتن وام اعمال کند، ما الان یه قاعده گذاشته ایم و به همه ابلاغ کرده ایم، بانک هم هر طور خودش دلش خواسته عمل می کند و سیستمی مختار هست، پس رئیس بانک هم مختار می شود و در نهایت چون این اختیارها بدون حد و مرز است فساد هم بوجود می آید.
*عملکرد سیستم بانکی درجایگاه شارژمالی برای محرومیت زدایی چگونه بوده است؟
به نظر می رسد سیستم بانکی درست عمل نکرده، اگر بخواهیم نظام بانکی را اصلاح کنیم باید به عنوان مثال برای وام اشتغال ساختار درست کنیم، ما نمی توانیم بگوییم اشتغال لازم است ولی وقتی طرف وام خواست با یک ساختار موقت که مثلا در کمیته امداد گذاشتیم به او وام بدهیم. اگر مردم برای اشتغال وام می خواهند ساختار بانکی مکلف است برای اینها نظامی پیش بینی کند. اما می بینیم بانک حتی به جای اینکه سیستم قرض الحسنه اش نظمی بگیرد و این وظیفه را نظام مند انجام دهد تا وقتی برایش تبلیغ می کرد که می توانست از محل پول مجانی به کارمندانش وام بدهد و حالا که به این شکل نمی تواند، تبلیغاتش را هم در تلویوزیون نمی بینیم. باید جهت را تغییر بدهیم که تولید فقر نشود، فقر موجود را آنهایی که هست را ریشه ای حل کنیم، آنهایی را که باید دائمی پوشش بدهیم برای منبع مالی اش فکری بکنیم که از کجا می توانیم این چتر حمایت را گسترده نگه داریم.
آیا مجمع تشخیص مصلحت درحوزه محرومیت زدایی برنامه دارد منظورم اینست که نیاز است دراین مورد بصورت مدون ودرقالب جهت گیری های کلی آن رامورد بررسی قراردهد؟
البته ما در ایران موقعیت خیلی بهتری نسبت به جاهای دیگر داریم اما بی نظمی و آشفتگی و موازی کاری، بنیان کار را تخریب کرده است بنابراین نیازمند بازنگری و سیاست گذاری هستیم و اگر لازم باشد مجمع هم بیاید جهت گیری های کلی دراین مورد را تعیین کند و همه را ملزم به حرکت در یک مسیر کند این کار را انجام می دهد.
نظر شما